جدول جو
جدول جو

معنی گارم په - جستجوی لغت در جدول جو

گارم په
کشاله ی ران
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رُ)
دهی است از دهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان واقع در 4 هزارگزی جنوب فلاورجان و هزارگزی خاور راه اصفهان به شهرکرد. آب آن از زاینده رود، محصول آنجا غلات، برنج، صیفی، پنبه، تریاک، شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان کرباس بافی و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ اَ)
چشمه ای که آب گرم از آن فوران کند. جائی که آب گرم از آن بجهد
لغت نامه دهخدا
تصویری از گرم جه
تصویر گرم جه
چشمه ای که آب گرم ازآن فوران کند
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که گاوهای بدون گوساله را در محل دیگری نگهداری کند
فرهنگ گویش مازندرانی
خوبی و خصلت مادر را به ارث بردن
فرهنگ گویش مازندرانی